نتایج جستجو
نمایش نتایج فرمان. نتیجهای برای فرمیم یافت نشد.
صفحهٔ «فرمیم» را در این ویکی بسازید! الگوهای پیشساختهٔ سرواژه ممکن است در ورود لغتها به شما کمک کنند:
فارسی: |
- پهلوی /فَر/مان/ فرمان دستور، امر، حکم. توقیع پادشاه. وسیله کنترل اتومبیل، دوچرخه، موتورسیکلت. –––– ترجمهها فرهنگ لغت معین...۱ کیلوبایت (۱۸ واژه) - ۹ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۵۴
- فولادی که فرمانهای داخل اتاقک هواگَرد اعم از اهرم فرمان و دستهفرمان و چرخ فرمان را به سطوح فرمان متصل میکند متـ . کابل فرمان. «بافۀ فرمان» همارزِ...۵۳۹ بایت (۶۱ واژه) - ۴ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۸:۵۲
- (~. گُ) فرمان پذیر. فرهنگ لغت معین...۱۷۳ بایت (۶ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۲۵
- حوزه: [رایانه و فنّاوری اطلاعات] پذیرش و کار کردن با فرمانها در تمامی خطوط فرمان. «پردازش فرمان» همارزِ «command processing»؛ منبع: گروه واژهگزینی...۳۹۵ بایت (۴۶ واژه) - ۴ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۲۸
- حوزه: [حملونقل هوایی] قفلی سختافزاری که از حرکت سطوح فرمان ممانعت میکند. «قفل فرمان» همارزِ «control lock»؛ منبع: گروه واژهگزینی و زیر نظر غلامعلی...۳۷۶ بایت (۴۴ واژه) - ۷ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۳:۲۳
- حوزه: [حملونقل دریایی] ستونپایهای فلزی برای نگهداری فرمان سکان. «پایۀ فرمان» همارزِ «steering column, steering stand 1»؛ منبع: گروه واژهگزینی و زیر...۳۸۳ بایت (۴۴ واژه) - ۴ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۴:۴۲
- ریلی] جدولی شامل مشخصات سامانۀ علامتدهی که فرمان علائم را بهتفصیل برای هریک از اجزای آن معین میکند. «جدول فرمان» همارزِ «control table»؛ منبع: گروه واژهگزینی...۴۵۶ بایت (۵۲ واژه) - ۵ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۰۷
- اهرمی در اتاقک خلبان که چرخ فرمان بر روی آن نصب میشود و خلبان بهکمک آن عموماً غلت و تاب هواگَرد را واپایش میکند. «اهرم فرمان» همارزِ «control column»؛...۴۹۲ بایت (۵۹ واژه) - ۴ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۳:۲۰
- فرمان امیراتورکه قوت قانونی داشته...۱۷۳ بایت (۵ واژه) - ۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۱۸
- (یَ) ترکی جغ. حکم و فرمان پادشاه. ؛ ~ خانی: فرمان پادشاه (ایلخانان و دورههای بعدی) فرهنگ لغت معین...۲۹۵ بایت (۱۷ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۴۸
- (تُ) عربی نشان گذاشتن بر چیزی. نوشتن چیزی ذیل کتاب. امضا کردن نامه و فرمان. فرمان شاهی، طغرای شاهی. دستخط. فرهنگ لغت معین...۳۷۳ بایت (۲۳ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۰:۰۰
- استاندارد که فرمانی را اجرا یا مجموعهای از گزینهها را آغاز کند. «دکمۀ فرمان» همارزِ «command button»؛ منبع: گروه واژهگزینی و زیر نظر حسن حبیبی، دفتر...۴۳۷ بایت (۴۹ واژه) - ۵ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۲۳:۲۱
- (تَ) عربی فرمان بردن. پابرجا کردن، به کسی فرمان دادن. فرهنگ لغت معین احترام، بزرگداشت انگلیسی stoop deference condescension uncompromising deign condescend...۵۱۱ بایت (۲۲ واژه) - ۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۳:۵۰
- (~. دِ) فرمان دهنده، کسی که فرمان بدهد. در ارتش مافوقی که به زیردستان فرمان دهد. فرهنگ لغت معین ایتالیایی capitano انگلیسی prefect leader imperator governor...۶۹۳ بایت (۴۶ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۲۵
- که کاری انجام دهد؛ خواستن مافوق از زیردست که کاری انجام دهد. حکم، دستور، فرمان دادن. مفردِ اوامر. امر و نهی کردن کنایه از: کسی را به اطاعت از خود واداشتن...۲ کیلوبایت (۶۳ واژه) - ۳۰ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۵۲
- (اِ عَ) عربی اطاعة فرمان بردن، گردن نهادن. (اِم فرمان ب فرهنگ لغت معین فرمانبرداری انگلیسی:submission,subjugation,obedience |} مطیع انگلیسی subordination...۶۵۵ بایت (۳۰ واژه) - ۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۴۱
- یا علامتی خطاب به بازیگران یا اعضای گروه تولید، برای شروع یا خاتمۀ عمل. «فرمان ۲» همارزِ «cue ۲»؛ منبع: گروه واژهگزینی و زیر نظر حسن حبیبی، دفتر دوم،...۴۰۸ بایت (۵۰ واژه) - ۷ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۰:۳۶
- (پَ) فرمان، امر. فرهنگ لغت معین...۱۴۵ بایت (۶ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۴۶
- دستورها مستقیماً از ردههای بالای فرماندهی به یگانهای آتشبار صادر میشود. «فرمان متمرکز» همارزِ «centralized control»؛ منبع: گروه واژهگزینی و زیر نظر غلامعلی...۴۸۰ بایت (۵۳ واژه) - ۷ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۰:۳۶
- ویژگی سامانهای که برای شروع و توقف و خاتمۀ فعالیت به فرمان انسان نیاز داشته باشد. «انسانفرمان» همارزِ «human-in-control»؛ منبع: گروه واژهگزینی و زیر...۴۲۹ بایت (۵۱ واژه) - ۴ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۳:۰۹