نتایج جستجو

نمایش نتایج فرمان. نتیجه‌ای برای فرمیم یافت نشد.
فارسی:

نمایش (۲۰تای قبلی | ) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)
  • پهلوی /فَر/مان/ فرمان دستور، امر، حکم. توقیع پادشاه. وسیله کنترل اتومبیل، دوچرخه، موتورسیکلت. –––– ترجمه‌ها فرهنگ لغت معین...
    ۱ کیلوبایت (۱۸ واژه) - ‏۹ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۵۴
  • فولادی که فرمان‌های داخل اتاقک هواگَرد اعم از اهرم فرمان و دسته‌فرمان و چرخ‌ فرمان را به سطوح فرمان متصل می‌کند متـ . کابل فرمان. «بافۀ فرمان» هم‌ارزِ...
    ۵۳۹ بایت (۶۱ واژه) - ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۸:۵۲
  • (~. گُ) فرمان پذیر. فرهنگ لغت معین...
    ۱۷۳ بایت (۶ واژه) - ‏۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۲۵
  • حوزه: [رایانه و فنّاوری اطلاعات] پذیرش و کار کردن با فرمان‌ها در تمامی خطوط فرمان. «پردازش فرمان» هم‌ارزِ «command processing»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی...
    ۳۹۵ بایت (۴۶ واژه) - ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۲۸
  • حوزه: [حمل‌ونقل هوایی] قفلی سخت‌افزاری که از حرکت سطوح فرمان ممانعت می‌کند. «قفل فرمان» هم‌ارزِ «control lock»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی...
    ۳۷۶ بایت (۴۴ واژه) - ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۳:۲۳
  • حوزه: [حمل‏ونقل دریایی] ستون‌پایه‌ای فلزی برای نگهداری فرمان سکان. «پایۀ فرمان» هم‌ارزِ «steering column, steering stand 1»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر...
    ۳۸۳ بایت (۴۴ واژه) - ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۴:۴۲
  • ریلی] جدولی شامل مشخصات سامانۀ علامت‌دهی که فرمان علائم را به‌تفصیل برای هریک از اجزای آن معین می‌کند. «جدول فرمان» هم‌ارزِ «control table»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی...
    ۴۵۶ بایت (۵۲ واژه) - ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۰۷
  • اهرمی در اتاقک خلبان که چرخ فرمان بر روی آن نصب می‌شود و خلبان به‌کمک آن عموماً غلت و تاب هواگَرد را واپایش می‌کند. «اهرم فرمان» هم‌ارزِ «control column»؛...
    ۴۹۲ بایت (۵۹ واژه) - ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۳:۲۰
  • فرمان امیراتورکه قوت قانونی داشته...
    ۱۷۳ بایت (۵ واژه) - ‏۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۱۸
  • (یَ) ترکی جغ. حکم و فرمان پادشاه. ؛ ~ خانی: فرمان پادشاه (ایلخانان و دوره‌های بعدی) فرهنگ لغت معین...
    ۲۹۵ بایت (۱۷ واژه) - ‏۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۴۸
  • (تُ) عربی نشان گذاشتن بر چیزی. نوشتن چیزی ذیل کتاب. امضا کردن نامه و فرمان. فرمان شاهی، طغرای شاهی. دستخط. فرهنگ لغت معین...
    ۳۷۳ بایت (۲۳ واژه) - ‏۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۰:۰۰
  • استاندارد که فرمانی را اجرا یا مجموعه‏ای از گزینه‏ها را آغاز کند. «دکمۀ فرمان» هم‌ارزِ «command button»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن حبیبی، دفتر...
    ۴۳۷ بایت (۴۹ واژه) - ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۲۳:۲۱
  • (تَ) عربی فرمان بردن. پابرجا کردن، به کسی فرمان دادن. فرهنگ لغت معین احترام، بزرگداشت انگلیسی stoop deference condescension uncompromising deign condescend...
    ۵۱۱ بایت (۲۲ واژه) - ‏۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۳:۵۰
  • (~. دِ) فرمان دهنده، کسی که فرمان بدهد. در ارتش مافوقی که به زیردستان فرمان دهد. فرهنگ لغت معین ایتالیایی capitano انگلیسی prefect leader imperator governor...
    ۶۹۳ بایت (۴۶ واژه) - ‏۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۲۵
  • که کاری انجام دهد؛ خواستن مافوق از زیردست که کاری انجام دهد. حکم، دستور، فرمان دادن. مفردِ اوامر. امر و نهی کردن کنایه از: کسی را به اطاعت از خود واداشتن...
    ۲ کیلوبایت (۶۳ واژه) - ‏۳۰ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۵۲
  • (اِ عَ) عربی اطاعة فرمان بردن، گردن نهادن. (اِم فرمان ب فرهنگ لغت معین فرمانبرداری انگلیسی:submission,subjugation,obedience |} مطیع انگلیسی subordination...
    ۶۵۵ بایت (۳۰ واژه) - ‏۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۴۱
  • یا علامتی خطاب به بازیگران یا اعضای گروه تولید، برای شروع یا خاتمۀ عمل. «فرمان ۲» هم‌ارزِ «cue ۲»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن حبیبی، دفتر دوم،...
    ۴۰۸ بایت (۵۰ واژه) - ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۰:۳۶
  • (پَ) فرمان، امر. فرهنگ لغت معین...
    ۱۴۵ بایت (۶ واژه) - ‏۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۴۶
  • دستورها مستقیماً از رده‌های بالای فرماندهی به یگان‌های آتشبار صادر می‌شود. «فرمان متمرکز» هم‌ارزِ «centralized control»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی...
    ۴۸۰ بایت (۵۳ واژه) - ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۰:۳۶
  • ویژگی سامانه‌ای که برای شروع و توقف و خاتمۀ فعالیت به فرمان انسان نیاز داشته باشد. «انسان‌فرمان» هم‌ارزِ «human-in-control»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر...
    ۴۲۹ بایت (۵۱ واژه) - ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۳:۰۹
نمایش (۲۰تای قبلی | ) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)